به گزارش روابط عمومی مرکز اسناد انقلاب اسلامی نشست «چالشهای روایتگری تاریخ انقلاب در رسانه؛ مسئولیت مراکز تاریخی-اسنادی» چهارشنبه 13 دی ماه 1402 در مرکز اسناد انقلاب اسلامی برگزار شد. در این نشست مدیران مسئول و سردبیران رسانهها به بیان نقظه نظرات خود پرداختند. در ادامه بخش اول مشروح سخنان میهمانان این نشست از نظر میگذرد.
علیرضا خانی؛ سردبیر روزنامه اطلاعات: بسماللهالرحمنالرحیم. خیلی سپاسگزار هستیم حاج آقا از توضیحاتی که دادید، من قصدم نبود صحبت کنم، اما یک نکتهای را چون این نکته آخری که شما فرمودید نسل جدید، نسل زِد و حالا نسل آلفا که در راه است، در واقع اینها بینهایت منبع دارند برای گرفتن اطلاعات. ببینید برای اینکه شما بتوانید واقعاً در این نسل نفوذ کنید به نظرم یک راه بیشتر نیست. شما خودتان سوابق قضایی دارد، میدانید در محاکم غرب وقتی که یک طرف میخواهد قسم بخورد میگوید قسم میخورم که حقیقت را بگویم، جز حقیقت چیزی نگویم و همه حقیقت را بگویم. الان در فضای اینترنت، در شبکههای اجتماعی، در فضای یوتیوب، بینهایت کلیپهایی ساخته میشود که دارد از دوره قبل از انقلاب، از دوره پهلوی دوم، پهلوی اول و حتی اخیراً از دوره قاجار به عنوان یک دوره طلایی، یک دوره رؤیایی، و اینها نشان میدهند و یک چهره کارتونی دارند از فضای پیش از انقلاب میسازند که انگار همه چیز ایدهآل بود.
ببینید واقعیت این است که جلوی آنها را که نمیشود گرفت؛ بینهایت منبع است و پر از اطلاعات غلط و درست. اخیراً دیدید شما دیگر مثلاً از تیپی مثل پرویز ثابتی چهرهای ساختهاند که کاملاً شستشو شده باشد و یک آدم وطنپرستِ به اصطلاح بیگناه نشانش بدهند.
علیرضا خانی؛ سردبیر روزنامه اطلاعات
انگار که مثلاً یک آدم خیلی پاکیزهای بود و فقط وظیفهاش را انجام میداد. برای مقابله با این به نظر میرسد یک راه بیشتر نیست و آن اینکه اعتماد کامل نسل جدید را به دست آورد. این اعتماد چطور به دست میآید؟ راهش این است که همه تاریخ را بگوییم حتی اگر یک جاهایی از آن به نفع ما نیست. چه اشکالی دارد؟ اتفاقاتی بوده که ممکن است الان گفتنش به نفع ما نباشد. اگر این اعتماد به وجود بیاید، واقعاً نگاهها به سمت همین منابع خودی میرود. در غیر این صورت شما جلوی فضای مجازی را نمیتوانید بگیرید و منبع میشوند همانهایی که الان دارند تاریخسازی میکنند و تصاویر شاید واژگونه نشان میدهند ؛ و نسل جدید هم به دلیل مجموعه شرایط و سرخوردگیهایی که دارد، کاملاً آماده پذیرش آن است. به نظرم جلوی آنها را نمیشود گرفت، اما با یک چنین نگاه فراخ و متسامحی میشود اعتماد را به دست آورد و مطمئن باشید اگر هزینه فایدهای داشته باشد فایدهاش بیشتر از هزینهاش است.
بیژن مقدم؛ مدیر مسئول پایگاه خبری الف: بسماللهالرحمن الرحیم خیلی متشکر از برگزاری جلسه. من البته شخصاً یادم نمیآید؛ ممکن است جلساتی در گذشته بوده باشد که ما داخل آن نبودیم، ولی به هر صورت برای من اولین بار است، چون سابقه رسانهای بنده هم کم نیست درباره برگزاری چنین جلسهای.
اینکه چرا این کار ضروری است؟ به نظر من تحریفات تاریخی وقتی شروع میشوند که وقایع اصلاً تاریخ میشوند؛ یعنی یک زمان طولانی از آنها میگذرد. از خود انقلاب اسلامی الان ۴۵ سال دارد میگذرد، این میشود تاریخ. اما رفته رفته ما نسبت به مباحث تاریخی یک مقداری سهلانگاری یا سهلنگری کردیم؛ خیلی از روزنامهها را من خبر دارم مثلاً صفحه تاریخ یا ویژهنامه تاریخ داشتند، اینها تعطیل شدند، برای اینکه احساس کردند که خیلی نیازی ندارند. اما هر چه جلوتر آمدیم، دیدیم نه این نیاز خیلی نیاز جدیتری است. آن تعبیری که حالا شما از حضرت امام چند بار به درستی یاد کردید، مقام معظم رهبری تعبیرشان این است که وقتی تاریخ میگذرد ممکن است که جای شهید و جلاد عوض بشود. یعنی اصلاً یک اتفاق دیگری میافتد.
شما در مورد حکومت پهلوی که اشاره هم کردند، در فضای مجازی چهار تا عکس میگذارد که این مثلاً در حرم امام رضا دارد دعا میکند، یک روز هم لباس احرام پوشیده، یک قرآن هم دارد، اسم بچههایش هم همه اسمهای مذهبی هستند. میگوید این آدم اصلاً ضد دین نبوده که مثلاً. اینجوری با چهار تا عکس! کلش هم مثلاً ۲۰ ثانیه هم نمیشود، میآیند یک دفعه یک ذهنیتی را ایجاد میکنند. بنابراین ما از این جهت کار جدی لازم داریم.
دو سه تا نکته خدمتتان عرض میکنم. یکی اینکه نسبت به اسناد در بعضی از مراکز تحقیقاتی یک نوع خسّتی به خرج میدهند، یعنی سند را دارند و نمیدهند. این مربوط به خیلی از مراکز است. منحصر به شاید شما نباشد اصلاً شاید مربوط به شما نباشد، ولی به هر صورت وجود دارد. خب این باید یک مقداری فرهنگش عوض بشود، اینها را در اختیار دیگران قرار بدهید.
بیژن مقدم؛ مدیر مسئول پایگاه خبری الف
نکته بعد اینکه اگر هم تا امروز مخاطب مرکز، پژوهشگر و آدم محقق و استاد و حتی خود سایت بوده، اگر میخواهیم با مردم ارتباط بگیریم، خب همین جلسه که نشان میدهد همین است دیگر. یعنی واسطه ارتباط با مردم هم میتوانید خودتان باشید به قدر توان، هم اینکه با یک همافزایی زیادتری، مجموعه رسانهها بتوانند این کمک را انجام بدهند. بنابراین راه دیگری جز از مسیر رسانه ما نداریم. برای اینکه به آنها ارائه بکنید، تیم بگذارید به نظر من. یعنی لازمه تداوم این جلسه این است که بخش رسانه، ارتباط با رسانه، افرادی که خودشان یک تقویمی داشته باشند که همه اینها را دارید من میدانم. در آن مناسبتها اطلاعات از قبل ارائه بشود.
در دادنِ اطلاعات از صفحات تاریخ حمایت کنید. خیلیها تعطیل کردهاند؛ چه در فضای رسانه دیجیتال، چه فضای رسانه مکتوب تعطیل شده به دلایل متعددی. شاید شما بتوانید حمایتشان کنید. جزئیاتش را بعداً اگر خواستید خدمتتان در روشها عرض میکنم.
یک مقداری محتوای متفاوت به رسانهها هم بدهید؛ یعنی همهاش این نباشد بگویید خب من روی سایت گذاشتم برو بردار دیگر، هر چه میخواهی همان جا برو بردار. نه دارید شما، شما خیلی چیزهایی را دارید میتوانید به این رسانه یک چیزی، به آن رسانه حتی از زاویه دیگری اطلاعات خیلی بیشتری بدهید.
یک سری چیزهایی ممکن است که خیلی جذاب باشد، اینها تا الان واقعاً نیامده. من مثلاً همین چند روز قبل یک وقت زیادی گذاشتم؛ یعنی در دو سه ماه گذشته منظورم است؛ برای پیدا کردن صوت نشست شورای فرماندهان ارتش در سال ۱۳۵۷، یعنی ۲۵ دی، یک روز قبل از اینکه شاه از ایران برود این شورای فرماندهان تشکیل جلسه داد و آمدند قبلش هایزر میآید و تشکیل جلسه میدهد. سه چهار تا جلسه هم دارند. این کتابی هم شده. ولی صوتش نبود. خب صوت مهم است، بالاخره بعد از یک مدتی میگویند اصلاً اینها معلوم نیست راست باشد که، یک چیزهایی نشستهاید داستان نوشتهاید، صدا لازم دارد. به زحمت پیدا کردیم. آن صوت به نظر من ارزش دارد. این منحصر به این نیست، خیلی چیزهای دیگر است که صدا دارد. خیلی چیزهایی است که صوت است اولین بار، و ما اینها را نشنیدهایم. جلسات متعددی است. اینها را خواهش میکنم باز هم آدم بگذارید صوتها را منتشر بکنید، در اختیار رسانهها و اینها قرار بدهید، خودتان هم طبعاً منتشر میکنید دیگر.
برای بعضی از مناسبتها پیشنهادم این است که چنین جلسات کارشناسی را بگذارید. یعنی یک مقطع میشود. حالا این مقطع حالا دوستان به پرویز ثابتی اشاره کردند. این خودش یک فرد است، یعنی یک چیز، ولی به نظر من موضوعیتش مهم است. اینجا باید یک جلسهای گذاشته بشود دعوت بشود هر کسی که میخواهید، رسانهها بیایند و شما هم بگویید ما این اطلاعات را داریم میتوانیم به اشتراک بگذاریم، همافزایی کنیم و بتوانیم إنشاءالله پاسخ این تحریفات و دروغها را بدهیم. خیلی متشکرم.
مهدی کشتدار، مدیرمسئول خبرگزاری میزان
محمدمهدی خیرجو؛ مدیرعامل ایسنا: بسماللهالرحمنالرحیم، الحمدلله رب العالمین. تبریک عرض میکنم میلاد خانم فاطمه زهرا سلامالله را و به روح بلند حضرت امام درود میفرستیم. من فکر میکنم خود حاج آقا در مقدمه همه نکات را فرمودند، از بحث قصهگویی و اینکه باید روایتسازی بشود تا بحثهای مستندسازی و در واقع اتفاقاتی که در گذشته افتاده و روایت اینها باید دقیق باشد.
روی آن بحث فضای قصهگویی، حالا بعضاً ما در جلسات هم میگوییم که خیلی روی این تاکید داریم که جنگی که دشمن با ما شروع کرده جنگ شناختی و جنگ ادراکی است؛ در صورتی که به نظر میرسد بیشتر جنگ احساسی است. یعنی قوه عاقله را خیلی هدف قرار نمیدهد. ما با دلیل و برهان خیلی مسائل را میتوانیم اثبات کنیم، اما باز هم میبینیم متوجه نمیشود. گاهی میگوییم که مثل یک جوانی که عاشق یک دختر خانمی شده، هر چه پدر آقا پسر میگوید که پدر دختر خانم مشکلات را دارد برادرهایش مثلاً معتاد هستند؛ باز هم میگوید من عاشق شدم، خیلی کاری به این مسائل و نکات در واقع برهانی شما ندارم؛ من این اتفاق را میخواهم رقم بزنم. الان به نظر میرسد که مخصوصاً در نسلهای جدید ما وارد این فاز شدهایم، یعنی خیلی فضا احساسی است و ما باید برای این فکری کنیم. لذا اینجا به نظر میرسد که خیلی از گاردی که ما گرفتیم و راهکارهایی که داریم میدهیم، منطبق است بر اینکه ما رسانههایمان، در فضای مکتوبمان، پژوهشکدههایمان برویم یک سری استدلالها و مطالب را منتشر کنیم و فکر کنیم که کار تمام شد و اتفاق رقم خواهد خورد. در این زمینه به نظرم نیاز به فرآوری داریم.
محمدمهدی خیرجو؛ مدیرعامل ایسنا
مرکز اسناد انقلاب اسلامی مثل یک چاه نفتی میماند که تا پالایش و فراوری نشود، محصولش خیلی قابل استفاده برای عموم نیست، چاه نفت را نمیتوانیم نفتش را در بیاوریم به دست مردم بدهیم بریزد در ماشین استفاده کند، باید بنزینش احصا بشود، مسائل دیگر. مشتقاتش را بگیریم. یک بخشش ما هستیم، یک بخشش به نظرم و پیشنهادم اینجا این است که با تهیهکنندهها، تولیدکنندههای فیلم و سریال و انیمیشن و بازی و اینها حتماً جلساتی میشود برنامهریزی کرد. مستحضر هستید سینمای هالیوود تقریباً یک ده بیست سالی حضرت جبرائیل را در فیلمهای مختلف مورد هدف قرار داد. فرشته وحی را که زد، سراغ پیامبران رفت. دانه دانه دارد کاراکتر پیامبرها را میسازد و روی آنها کار میکند. اما ما در رابطه با هم مفاخر دینیمان هم مفاخر تاریخیمان و بعد به طور خیلی ضعیفتر باز بعد از انقلاب اسلامی کاراکترها و شخصیتهایمان را نتوانستیم متاسفانه بسازیم و این را برای نسل جوان در قالبی که بفهمد و متوجه بشود و نسبت به آن حس بگیرد. یک فیلم مختار ساختهایم خلاصه داریم نانش را میخوریم، یک حضرت یوسف ساختیم و خیلی از مردم شاید نروند در کتابها این را بخوانند، ولی آن قصه را و آن روایت را دارند میبینند.
عرض آخرم این است که به نظرم اگر یک کارگروهی تشکیل بشود، شاید هم باشد، این مطالب اختصاصی بنا به نیاز به ذائقهای که مخاطب ما دارد، ما خبرگزاری دانشجویان هستیم، دانشجویان دنبال یک سری مطالب خاص میگردند. به نظر میرسد که اگر این را اختصاصاً راهبریاش در خود مرکز انقلاب اسلامی باشد، با دوستان ما جلسات مشترکی گذاشته بشود، روزنامه جوان مثلاً مختص خودش، الف مختص خودش، عصر ایران مختص خودش و این مطالب اختصاصی در اختیار ما گذاشته بشود. ما الان بی رودربایستی خبرنگار تاریخنویس هم کم داریم، خیلی کم داریم، در این نقطه ضعف داریم. یک بخشش مربوط به ماست که ما باید ترغیب کنیم و خب خیلی کسی راغب نیست که در این حوزه بیاید کار کند. حوزه تخصصی کمرمقی است الان. به نظرم این را هم شما میتوانید تشویق کنید و هم ما ترغیب کنیم، این اتفاق رقم بخورد إنشاءالله و به نظر میرسد یک بخشش این است که آن محتوا و خوراک در اختیار آنها گذاشته بشود که آنها هم بتوانند با یک اتقانی کارشان را پیش ببرند. خیلی متشکر. إنشاءالله موفق باشید.
مسعود حیدری؛ مدیرعامل خبرگزاری ایلنا: بسماللهالرحمنالرحیم من هم تشکر میکنم به نوبه خودم از فرصتی که گذاشتید و خدمت رسیدیم. عرض کنم من میخواهم در واقع استفاده کنم از صحبتهای خود حاج آقا در مورد این بحث مرکز اسناد. من برداشتم این بوده که ما معمولاً رفتارهایی که از خودمان نشان میدهیم رفتارهای عکسالعملی است، در واقع واکنش به یک اتفاقی است که میافتد و قاعدتاً این به خاطر انفعالی است که ما در بعضی از حوزهها داریم. وقتی موضوعی اتفاق میافتد به این فکر میافتیم که راه حلی، راهکاری چارهای بتوانیم پیدا کنیم. خب طبیعی است که در واقع در این شرایط اقناع افکار عمومی به خصوص نسل جوان کار سختی است، چیزی بوده که تا الان هم اتفاق افتاده و یک جاهایی شاید کار از دست رفته و خوش خیالی هم هست که ما فکر کنیم با مثلاً برگزاری چند جلسه، یک سری نشستها یا کارهای مقطعی و محدود در حتی رسانهها بتوانیم این باور را و این مسائلی که به صورت واقعی جریان داشته را بتوانیم در واقع در این دنیای پرتلاطم به آن مخاطبمان یا نسل هدفمان برسانیم. من میخواهم فقط عرض بکنم که جریان تحریفی که شما در واقع به آن اشاره داشتید، دوتا وجه دارد یا دو تا بُعد دارد، هم داخلی است و هم خارجی.
مسعود حیدری؛ مدیرعامل خبرگزاری ایلنا
همان قدر که ما در بحث خارجی نمونههایش را هم گفتند اشاره داشتند، حساس هستیم؛ باید در بحث داخلی هم این حساسیت وجود داشته باشد. کم نداریم ما در واقع داخل کشور، نمونههایش هم زیاد است الان که در واقع اصل انقلاب را مصادره میکنند با انحصارگری و انحصارطلبی دنبال این هستند که خودشان و منویات خودشان را به جای انقلاب و آن جریان اصیلی که وجود داشته جا بزنند. خب این به نظر من یکی از وظایف مهم مرکز اسناد این است که واقعیات را آنگونه که بوده و اتفاق افتاده بتواند منتقل کند و پاسدار آن واقعیات باشد.
یک نکته دیگری هم که حالا من عرض کنم کوتاه، اینکه برای ما مشخص بشود یک سری از اسناد هستند که آن جنبه محرمانگی یا طبقهبندی و اینها دارند، میخواهم ببینم که هنوز در این بعد از چهل و چند سال که از انقلاب میگذرد، آن چیزهایی که مربوط به اوایل انقلاب بوده و آن چیزهایی که حالا دوستان ما دنبالش هستند و بتوانند از آنها استفاده کنند و منتشر کنند، هنوز دارای آن طبقهبندی هست یا اینکه تغییر ایجاد شده. ممنون.
محمد مهاجری؛ مدیر مسئول 24آنلاین: بسماللهالرحمنالرحیم. خیلی خلاصه عرض کنم و تشکر میکنم از لطفی که آقایان کردند. بزرگترین آفتی که رسانهها برای تاریخ دارند به خصوص در سالهای اخیر، ایجاد شبهه و گسترش شبهه و سرعت آن است. الان در فضای مجازی، حتی محکمات تاریخ انقلاب زیر سؤال رفته. شما حتی مثلاً موضوعاتی مثل کنفرانس گوادلوپ و نقش آن در پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان نقش اول مطرح میشود. این شبهاتی است که از آن موقع شروع میشود. حالا به سمت جلو که میآید و خود مثلاً تشکیلاتی مثل گروهک فرقان، بعد اینکه آیا نهضت آزادی و آقای میرحسین موسوی اصلاً، آقای مهندس بازرگان انتخاب امام بود یا نبود؟ اینها در حال حاضر به صورت شبهه الان خودتان هم زیاد دیدهاید دارد مطرح میشود، اتفاقات دیگر هم زیاد است. آقای امیرانتظام جاسوس بود یا نبود؟ قطبزاده واقعاً در جریان آن کودتای نوژه کارهای بود یا نه؟ اصلاً به دلایل دیگری مثلاً اعدام شد؟ من نمیخواهم راست و دروغش را بگویم، فقط میخواهم بگویم این شبهاتی است که شما امروزه در حد گسترده میبینید و متاسفانه مرجعیت تاریخی از نهادهای داخل کشور و رسانههای داخل کشور به خارج منتقل شده. شما همین الان تعداد عضوهای کانال مرکز اسناد را ببینید دو سه ۴ هزار تا است. یک کانالی است که به نظرم سلطنتطلبها دارند آن را اداره میکنند و مرکز مطالعات تاریخ معاصر. مثلاً حدود ۱۵، ۱۶ و ۲۰ برابر کانال مرکز اسناد عضو دارد. این به نظرم میزان تاثیرگذاری اش است و به نظرم نحوه ارائه مطالب را هم در این دوتا کانال ببینید به نظرم در تصمیمگیریهایتان تاثیرگذار است.
محمد مهاجری؛ مدیر مسئول 24آنلاین
بزرگترین کاری که مرکز اسناد میتواند انجام بدهد ایجاد کلیپهای یکی دو دقیقهای یا مطالب ۱۰۰ تا ۱۵۰ کلمهای برای رفع شبهات مهم تاریخی است. تصور نکنیم روایت رسمی که امروزه از تاریخ انقلاب دارد میشود، آن بر جان مردم مینشیند. بر جان فرزندان من و شما هم نمینشیند. باید در واقع به یک نحوی با زبان دیگری این رفع شبهات انجام بشود. بعضی از دوستان حاضر در این جلسه خودشان کارهای تاریخی مفصل کردهاند، من هم میخواندم. ولی به همان اندازه که خوب و قشنگ و معتبر است، لایتچسبک است. یعنی در واقع خورند جامعه امروزی نیست. همه دوستانی که کار تاریخی میکنند، واقعاً به عنوان یک آدمی که در انقلاب بزرگ شده و بسیاری از وقایع را از نزدیک دیده و میبیند که خیلی از این اتفاقات دارد واژگونه معرفی میشود، واقعاً آدم دلش میگیرد و امیدوار هستم که مرکز اسناد در این زمینه بتواند کاری انجام بدهد.
این دادگاه حمید نوری را من خیلی از قسمتهایش را شنیدم در کلاب هاوس پخش میکردند، اصلاً اشتباه است که تصور کنیم داشتند حمید نوری را محاکمه میکردند. کاری به او نداشتند. آنها آمده بودند انقلاب اسلامی را به خصوص در مقطع دهه اول انقلاب محاکمه کنند. رئیس آن دادگاه کاملاً در آن فضا جهتدار حرف میزد، یعنی اصلاً رئیس دادگاه بیطرف نبود. بنابراین به نظرم ایجاد یا تولید متنها و کلیپهای کوتاه برای رفع شبهات در همه وقایع در قصه سال ۱۳۶۷، در قضایای ۸۸، در قضایای حتی ۱۴۰۱، روایتهای رسمی ما با آن چیزهایی که در فضای مجازی منتشر میشود خیلی تفاوت میکند. امروز آقای پورمحمدی توضیح دادند کتابهای هزار، ۱۵۰۰ صفحهای و دیگر را. میخواهم عرض کنم که دیگر کتاب تاریخ آنها هم نیست، کتاب تاریخ آن چیزی است که در همین گوشی موبایل ما جابجا میشود. متشکرم.
خبرگزاری صدا و سیما: من خبرنگار میز کودک و نوجوان هستم. به نظر من مهمترین دغدغه این روزهای کل کشور ما باید نسلسازی باشد. یعنی چه؟ یعنی الان دیگر از ما گذشته حداقل. فکر میکنم حتی در این جمع من از همه کوچکتر هم باشم، بیشتر با بچهها ارتباط دارم میبینم، ما نسلسازی نمیکنیم، یعنی برای آنها هیچ تدوینی نداریم، نه دنبال این هستیم که برایشان کتابی بنویسیم نه .... خب میدانید که کتاب نمیخوانند. بچهها الان سرشان در گوشی است. از نظر من الان یک کشوری مثل ژاپن همه همّ و غمّش را روی کودکان و نوجوانش گذاشته. ما باید تربیت کنیم. من دیروز یک محفلی رفته بودم برنامه کودکان و نوجوانان، برای سالگرد حاج قاسم و کودکان غزه بود. یک سری از بچهها اینقدر این جنگ را خوب میفهمیدند، به آنها میگفتند میدانید حمله تروریستی یعنی چی؟ بعد بچهها به من جواب میدهند بچه هفت هشت ساله؛ ولی چگونه به من جواب میدهند؟ از چیزی که از آن طرف دارند میشنوند. یعنی ما اینقدر کمکاری کردهایم که این بچه ما را نمیبیند، اسنادی که ما داریم را نمیبیند. یک حرفهایی به من میزدند که من واقعاً برایم عجیب بود. پس ما کِی قرار است تربیت کنیم؟ از این جلسات فکر میکنم خیلی بگیریم. خروجیاش چیست؟ آوردهاش برای مردم چیست؟ من همه هم وغمم الان که در این میز کار میکنم بیشتر به بچهها نزدیک شدم، این است که ما یک سری اسناد داریم؛ بله مثلاً میآیند به من میگویند رضا شاه فلان کار کرد، نمیدانم مثلاً راه آهن ساخت، این کار را کرد، این جادهای که الان داریم میبینید ... . من اینها را میشنوم ها! این جاده مثلاً اتوبانی که داریم مال آن موقع بود که او ساخت. پس ما چرا تبیین نکردهایم که بچهها بدانند ما هم خیلی کارها کردهایم! بعد از اینکه انقلاب شد ما خیلی دستاوردها داشتیم، حتی در حوزه بانوان! ما اینها را نداریم. کجاست؟ ما همان موقعش را هم میتوانیم در حوزه بانوان مخصوصاً خیلی اسناد را منتشر کنیم که به آنها بگوییم ببینید ما آن موقع قبل از انقلاب این بودیم بعد از انقلاب این شدیم. بعد گزارشهای دم دستی نه، گزارشهایی که واقعاً بازخورد داشته باشد. مثلاً کارهای آقای شمقدری را داریم میبینیم، دیده میشود. متشکرم.
حجتالاسلام پورمحمدی در نشست چالشهای روایتگری تاریخ انقلاب در رسانه
محمدمهدی شیخ صراف، سردبیر خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا): بسماللهالرحمنالرحیم. ما در خبرگزاری کتاب بیشترین ارتباطمان و تمرکزمان روی حوزه انتشارات مرکز اسناد است به عنوان یکی از مراجع اصلی و ناشرهای قوی و پرکار در حوزه روایت تاریخ؛ به طور خاص تاریخ معاصر و تاریخ انقلاب. رابطه خیلی خوبی هم داریم، این را به شما بگویم که محصول، هر محصولی! چه از جنس خبر، چه بریده کتاب، چه قالبهایی که بزرگواران رویش تاکید کردهاند و پیشنهاد کردهاند از سریال بگیر تا خبرهای دو خطی، اگر محصول با کیفیت تولید بشود مردم از آن استقبال میکنند. یعنی با توجه به اینکه شرایط رسانهای الان این است، رقبا زیاد هستند، روایتهای خارجی وجود دارد، سریالهای خارجی است و پلتفرم، صدا و سیما و همه اینها را بگذارید، اگر محصول با کیفیت در هر کدام از این قالبها تولید بشود، مخاطب از آن استقبال میکند، دیده میشود، خود به خود در بسترها معرفی میشود و آدمها دنبالش میروند که آن را ببینند.
من فکر میکنم یکی از ارکان اصلی مرکز اسناد انقلاب اسلامی کتابهایی است که منتشر میکند. در طی این سالها هم یکی از بهترین ویترینهای مرکز اسناد انتشاراتش بوده. فکر میکنم که یک مقداری حالا یا تمرکز شده که گزیده کارها منتشر بشود، یا دلیل دیگری دارد نمیدانم. ولی مثلاً ما در نمایشگاه کتاب امسال ۳۰ عنوان جدید مرکز اسناد داشت، با ۲۰۰ عنوان آمدند نمایشگاه کتاب و من فکر میکنم استقبال خوبی هم از کارها شد. اما در همین حین هم بعضی از کارها بوده که ما همین جایزه جلال هفته گذشته بود دیگر تقریباً؛ کتابی که مال مرکز اسناد بود، حداقل بنده شخصاً میدانم که در اینجا تولید شده و بسیاری از کارهایش اینجا انجام شده بود، حالا ناشر دیگری آن را منتشر کرد و بعد جایزه جلال گرفت. به هر حال ناشر ناشرِ انقلابی است، فرقی هم ندارد اسم شاید. ولی اینکه یک کتابی که ارزش جایزه جلال دارد در بخش مستندنگاری، از چنته انتشار مرکز اسناد خارج میشود، من اگر جای شما باشم یک مقداری دلم میسوزد، میگویم این میتوانست جزو کارنامه ما باشد.
محمدمهدی شیخ صراف، سردبیرایبنا
همین نگاه را پیشنهاد میکنم که به دیگر آثاری که دارد تولید میشود یا تولید شده و در مسیر انتشار است به عنوان، عنوانِ جدید، مجدداً ارزیابی بفرمایید و در نظر بگیرید، ممکن است آثار گهربار دیگری هم باشد، آثار گرانقدر دیگری هم باشد که اتفاقاً اگر منتشر بشود، رویش کار رسانهای خوب بشود قدر ببیند که در گذشته زیاد داشتیم.
بحث دومم این است که الان کتاب محصول پایه محسوب میشود. اگر مرکز اسناد را ما معدن طلا در نظر بگیریم، حالا آقای خیرجو فرمودند نفت، من از صنعت طلا استفاده میکنم؛ کتابهای مرکز اسناد مثل شمش طلا میماند. هیچ کس از معدن انتظار ندارد که محصول نهایی ارائه بدهد، اتفاقاً باید شمش ارائه بدهد و این فرآوری بشود توسط کسانی که هنرش را دارند و کارش را بلد هستند. جریان تولید شمش اگر که کاهش پیدا کند، کتابها کمتر بشود تعداد عناوینش و کیفیتش، آن موقع ما در حلقه نهایی میبینیم محصولات ضعیفتر یا کمتری هم تولید میشود.
از همین جا میخواهم ارجاع بدهم به جریان اقتباس. قویترین آثاری که در یک دهه اخیر و حتی شاید دو دهه اخیر در فضای سینمایی هالیوود و دیگر کشورها دارد ساخته و منتشر میشود و مخاطب پیدا میکند، اکثراً کارهای اقتباسی هستند. اقتباس بسیار زیاد هستند، اقتباس از کتاب و اقتباس از واقعیت. ببینید پاتریس لومومبا را ممکن است، من نمیدانم در این جمع چند نفر میشناسند، ولی من به عنوان خبرنگار کتاب تا قبل از اینکه یک فیلم سینمایی ایرلندی را ببینم که یک ربطی به کنگو داشت و ماجرای یک گروه حافظ صلح در ایرلند بود، من تصویری از پاتریس لومومبا نداشتم. یک سکانس از آن فیلم از او به عنوان تصویر دادند. فکر میکنم که من از شما انتظار ندارم یا دیگران هم در فضای فرهنگی طبیعتاً انتظار ندارند که مرکز اسناد بیاید بنگاه فیلمسازی بشود که اتفاقاً شاید آفت برای اینجا محسوب بشود. مثل این است که بگوییم معدن طلا برو کارگاه طلاسازی بزن، بعد بیا طلا فروشی هم در مثلاً راسته کریم خان بزن. نه کسی چنین انتظاری ندارد.
ولی شما میتوانید جریانساز باشید در اینکه آثار اقتباسی در جاهای مختلف که متولیاش هستند تولید بشود. الزاماً سینمایی نیست سریال نیست، میتواند مستندهای خوبی باشد. همین دیروز یک مستند به اسم الکافی رونمایی شد در ایوان شمس تهران. درباره اصول کافی که از ارکان حدیثی شیعه است یک مستند الان ساخته شده، و اتفاقاً از آن من فکر میکنم استقبال هم بشود، مستند خیلی قوی پایه پژوهش، در کشورهای غیر از ایران هم تصویربرداری شده و این اتفاق میتواند در مورد تک تک آثار شما بیفتد. میتواند یک تفاهمنامه بشود بین مرکز اسناد و انجمن سینمای جوان. فیلمسازهای جوانی که میخواهند فیلم کوتاه بسازند بیایند از این آثار اقتباس بکنند. اقتباس فیلم کوتاه بشود و این جریان در جاهای مختلف اتفاق بیفتد، ولی حامی اصلی مرکز اسناد باشد.
به نظرم جریان اقتباس را حتماً پیشنهاد میکنم شما که بزرگوار هستید سابقه زیادی دارید و قطعاً مرکز اسناد میتواند محمل بسیار خوبی باشد و این کار را جدی بگیرید.
علیرضا بختیاری؛ صاحب امتیاز و مدیرمسئول دنیای اقتصاد: بسماللهالرحمنالرحیم. من هم تشکر میکنم برای تشکیل این جلسه و تبریک عرض میکنم امروز را خدمت همه دوستان. به حضور شما عرض کنم که حاج آقای پورمحمدی اگر بخواهیم مرکز اسناد انقلاب را به عنوان یک رسانهای تلقی کنیم، آقای مهاجری هم اشاره کردند واقعیت این است که این مرجعیت به خارج از کشور منتقل شده یا حداقل باید بگوییم که بخش قابل توجهی از آن به خارج از کشور منتقل شده. همین نمونه اخیرش هم پرویز ثابتی بود.
به نظرم نیاز به یک آسیبشناسی جدی هم در حوزه سیاستگذاری برای رسانه و هم در حوزه سیاستگذاری شما در مرکز حالا به عنوان مرکز اسناد و هم به عنوان یک رسانه جدی لازم است. چرا رجوع به در واقع اسناد از طیفهای مختلف فکری آنجوری که باید نیست؟ یعنی گستردگی و شیوع ندارد؟ یا بعضاً مراجعه میشود به اسناد ساختگی یا مراکزی که کارهای دیگر انجام میدهند؟ این مرکز باید حداقل بازتابی که بیرون دارد فراجناحی باشد. یک تلقی درست یا نادرست من قضاوت نمیکنم که درست است یا نادرست است، از این مرکز وجود دارد که به هر حال طیفی که حالا حضور داشتند یا دارند یا یک نوع نگاه یکجانبهای ممکن است از آنها تلقی بشود، در حالی که مرکز کاملاً باید تاریخی، روایتگر و فراجناحی باشد.
علیرضا بختیاری؛ مدیرمسئول دنیای اقتصاد
به هر حال بخشی از تاریخ، تاریخ شفاهی است. فکر میکنم شما هم کارهای گسترده زیادی در این حوزه انجام دادید و شاید لازم باشد که مرکز را قدری از آن هاله امنیتی که باز هم درست یا نادرست برایش ایجاد شده، خارج کرد و افرادی که حالا ممکن است خیلی از اینها واقعاً ذخیرههای ارزشمندی باشد، سنهایشان هم بالا باشد، بدون نگرانی بیایند حرفهایشان را بزنند. به هر حال ممکن است یک نگرانیهایی و خودسانسوریهایی هم در بین بعضی از افراد وجود داشته، آن هم باز به دلیل همان نگاهی است که به نظر من در مجموعه رسانه، حالا از جمله اینجا، برای مردم یا برای فعالان ایجاد شده.
باز یکی از دوستان اشاره کردند که ما شاید آدمهای کمی داشته باشیم در حوزه رسانه که به تاریخنگاری و تاریخ شفاهی علاقمند باشد. من پیشنهادم این است که یک توافقی صورت بگیرد، خصوصاً در حوزه تاریخ شفاهی که قطعاً میتواند با توجه به تکنولوژیهای روز رسانهای مورد توجه قرار بگیرد، در قالب یک گرایش مثلاً ارشد در تاریخ شفاهی در بعضی از دانشگاهها لازم است. یعنی مرکز میتواند به این کمک کند که این خلاء هم در مرکز و هم در رسانهها خلأیی که ما در رسانهها داریم هم کم نیست. خلاصه عرضم اینکه شاید این نقطه آغازی باشد برای یک آسیبشناسی درست که چرا رسانههای ما و از جمله مرکز برخی از مرجعیتشان به خارج از کشور منتقل شده؟ خیلی ممنون و سپاسگزارم.
مسعود فروغی؛قائم مقام مدیرمسئول روزنامه فرهیختگان: ما در دو سال اخیر تجربه پادکست تاریخی داریم، خیلی موفق بوده، قبل از اینکه شروع کنیم شاید خیلیها به ما میگفتند آقا تاریخ را مخاطب الان این قدر دوست ندارد، ولی خب میدانید پنج پادکست پر مخاطب فارسی زبان، چهار تایشان تاریخی است، یکیشان روانشناسی است. خب از این جنبه نشان میدهد که مخاطب زیادی دارد.
مسعود فروغی؛قائم مقام مدیرمسئول روزنامه فرهیختگان
به نظرم چالش اصلی در روایت تاریخ این است که از آن بخواهیم استفاده روز سیاسی کنیم، یعنی مشکل و دعوا به نظر من اینجاست که ما میرویم سراغ عناصر تاریخی برای این که یک نانی در مسائل روز برای خودمان درست کنیم. این چالش اصلی است، این شاید در قبل مرکز اسناد بوده، شاید الان هم چالش شما باشد. فکر میکنم اگر این مسئله را بتوانیم حل کنیم، منافع ملی به معنای واقعی محور بشود، خیلی مشکلات حل میشود.
ادامه دارد..